نگاهی به اوقات فراغت و ضرورت برنامه ریزی

ساخت وبلاگ

فراغت چیست؟

تعابیر و تعاریف مختلفی از فراغت ارائه شده است برای این مفهوم در لغت نامه های فارسی معانی بیکاری،استراحت،آسایش،آرامش،تفریح،رخصت داده شده،رهایی از اشتغال،فرصت و مجال به پایان بردن کاری،فراموش کردن بیان شده است و مترادف عربی آن اضصراب و اضطراب داشتن گفته شده است.

مولف کتاب (فلسفه فراغت و تفریحات سالم) فراغت را اوقاتی از زندگی می داند که انسان از کار کردن آزاد و زمانی را به تفریح دلخواه می گذراند.

مولف کتاب (فرهنگ جامعه شناسی)فراغت را وقت آزادی می داند که پس از انجام وظایف و تکالیف لازم باقی می ماند.

اوژه پایه گزار لاروس می گوید:فراغت فعالیتهایی هستند که به هنگام آسودگی از کار عادی با رغبت انجام می گیرد.

در لغت نامه لیتره فراغت به فرصت و زمانی که پس از انجام دادن کار و شغل روزانه باقی می ماند گفته شده است

دومادزیه جامعه شناس فرانسوی فراغت را مجموعه فعالیتهایی که شخص پس از رهایی از تعهدات و تکالیف شغلی،خانوادگی،اجتماعی با میل اشتیاق به آن می پردازند و هدفش استراحت،تفریح و توسعه دانش خودو یا به کمال رساندن شخصیت خویش یا به ظهور رساندن استعدادها وخلاقیتهاست تعریف می کند.

در سال۱۹۵۰ دیوید رایزمن با انتشار کتابی بنام "جماعت تنها" این فرضیه را مطرح و از آن دفاع کرد که انسان امروزی از حیث خصلت اجتماعی تنها دو انقلاب به خود دیده است .نخستین انقلاب با رنسانس آغاز شد یعنی زمانی که انسان "سنت سالار" زیر یوغ ارزشهای خانواده قرار گرفت و "درون سالار"شد .دومین انقلاب در اواسط قرن بیستم در کشورهایی بوجود آمد که به مرحله مصرف انبوه و فرهنگ گروهی وارد شده بودند که در این دوره آدمی زیر حکومت ضابطه ها و ارزشهایی قرار گرفت که از سویی رسانه های گروهی و از سوی دیگر گروههای همطراز منتشر می ساختند لذا انسان "دیگر سالار " شد .در واقع رایزمن این تز را مطرح کرد که تنها از طریق پرداختن به اوقات فراغت است که انسان این فرصت را دارد تا بصورتی آزادانه با جامعه مصرفی خود سازگار گردد.به  دنبال این نظریه بود که مارگات مید و لون اشتاین مفهوم اخلاق تفریح را ابداع کردند.

درخصوص پیدایش اوقات فراغت سه نظریه وجود داردکه عبارتند:

نظریه اول می گوید مبنای تفریح "مذهب"است و چنانچه در جوامع اولیه عملا" مراسم مذهبی از بازی و تحرکات جمعی جدا نبوده است و آواز و نمایش و سرود خوانی و نظایر آن رابطه تنگاتنگ با سنن مذهبی داشته است.دور گیم و جین هاریسن از طرفداران این نظریه بوده اند .ارنست گرسی آلمانی هم در کتاب خود تحت عنوان "آغاز هنر " و ژیلبرت موری انگلیسی در کتاب "پیدایش حماسه در یونان" ارتباط مذهب و تفریح را مطرح ساخته اند.خلاصه این نظریه معتقد است که تفریح بصورت هنر از مذهب سرچشمه گرفته و نوعی رفتار اجتماعیست که در ایجاد وحدت میان اعضای یک گروه و یا قبیله نقش بزرگی را ایفا می کند.

نظریه دوم می گوید فرضیه غریزی بازی و تفریح است جمز بالدوین و ویلیام مک دوگال و کارل گروسی از طرفداران این نظریه هستند . کارل گروسی در کتاب "بازی مرد" معتقد است که بازی انسان مانند بازی حیوانات از یک نیاز فطری سر چشمه می گیرد و وظیفه اصلی بازی در سنین کودکی آماده سازی طفل برای بزرگسالیست.ویلیام مک دوگال می گوید که :میل به بازی تا حدودی از غریزه ستیزه جویی سرچشمه می گیرد .

نظریه سوم مبنی بر استراحت و کسب لذت است .اسپنسر در این خصوص علت گرایش انسان به تفریح را رها شدن وی از نیروهای اضافی می داند و مورتین لازاروسی روان شناس آلمانی عامل تفریح را نیاز بشر به استراحت و جبران خستگی بیان می کند .پاتریک روان شناس آمریکایی پیدایش تفریح و فراغت را رهایی انسان از فعالیت مداوم می داند .

کیم یای یانگ در کتاب جامعه شناسی خاطر نشان می سازد که این سر گرمی ها به اعضای جامعه اجازه رهایی از قیودات و تعهدات اجتماعی را می دهد.

بقیه مطالب در ادامه مطلب

وب سایت شخصی دکتر آذر...
ما را در سایت وب سایت شخصی دکتر آذر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2urban20123 بازدید : 217 تاريخ : شنبه 10 مهر 1395 ساعت: 15:59